دیدگاهی نو بر کتابداری

دیدگاهی نو بر کتابداری

جواد صیافی کارشناس ارشد کتابداری

بایگانی

 

کتابداری تلخ و کتابدار خسته است؛
به اندازه سکوت سنگین کتابخانه؛ دعوای اعضا در سالن مطالعه؛
به قدر نبرد دو نوجوان در مناطق کم برخوردار بر سر مجلات آشپزی؛
کلنجار فرد برخوردار برای تخفیف مبلغ ناچیز؛
به اندازه کتاب سالم رفته و برگه برگه برگشته؛
به تعداد کتاب های ناموزون هنر و رمان های عامه پسند؛ قفسه های درهم و خاک گرفته؛
به تعداد محتوای تولید شده عامه ناپسند در فضای مجازی و داد و ستد لایک میان فقط، همکاران؛
به تعداد اعضای جعلی و امانت‌های خیالی و برنامه‌های پوشالی؛
و به طول سال‌ها ماندن، تنها برای پاسخ به حتی یک سوال تا تمام تلخی ها پایان یابد؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۰۰ ، ۱۱:۴۰
جواد صیافی

ده دوره از جشنواره کتابخوانی رضوی را پشت سر گذاشتیم؛ جشنواره‌ای که با هدف ترویج فرهنگ رضوی، مطالعه و استقبال هرچه بیشتر از کتابخانه‌های عمومی شروع به کار کرد ولی به مانند خیل عظیم برنامه‌های فرهنگی نهاد دچار ضعف ساختاری، آمارسازی و عدم توجه به جذابیت‌های معمول برای جذب عموم گردید.
بی‌تردید یکی از راه‌های ترویج کتابخوانی و اشاعه خدمات کتابخانه‌های عمومی، برگزاری مسابقات کتابخوانی و ترغیب عموم برای شرکت در آن می‌باشد. ولی آنچه در مورد این جشنواره و البته بسیاری دیگر از برنامه‌های فرهنگی نهاد اتفاق می‌افتد مغایرت میان واقعیت بطن ماجرا و نتیجه منتشر شده می‌باشد.


و اما چگونه اینگونه می‌شود:
۱. عدم شناخت مخاطبین اصلی کتابخانه‌های عمومی؛ روزگار کنونی مخاطبین کتابخانه‌های عمومی به دلیل دسترسی به کتابخانه‌ها و فروشگاه‌های کتاب الکترونیکی و البته امکان دانلود نامحدود کتاب به صورت رایگان از اینترنت (هرچند غیرقانونی و غیراخلاقی)  محدودتر از گذشته هستند که به آن توجه نشده است.
۲. معمولا برای ترغیب افراد به شرکت در هر مسابقه‌ای جوایز ارزنده‌ای در نظر گرفته می‌شود که جشنواره رضوی از این قاعده مستثناست که جوایز در خوری برای آن پیش‌بینی نشده است.
۳. هزینه هنگفت تبلیغات جشنواره شاید در مقابل هزینه‌های صورت گرفته در سازمان‌های دیگر ناچیز باشد ولی با توجه به بودجه نهاد مبلغ سنگینی‌ست که به اداره‌های کل استانی تحمیل می‌گردد و فارغ از این مسئله قطعا مصداق اسراف است و نامقبول.
۴. دعوت به شرکت در جشنواره توسط برخی مسئولینی که معمولا بر حرف آن‌ها تره خرد نمی‌شود همان کوبیدن آب در هاون است؛ گاهی کمی خلاقیت و آزمودن راه‌های جدید، موثر واقع می‌شود.
۵. آمار، آمار، آمار؛ آمارسازی آفتی که تیشه بر ریشه برنامه‌های فرهنگی نهاد زده و تا زمانی که وجود آن را منکر شویم نباید انتظار دریافت بازخورد مستند و مستدل از برنامه‌های فرهنگی داشته باشیم.
سرانجام مسیری که انتخاب کردیم به وضوح قابل مشاهده است، اگر جسارت روبه‌رو شدن با واقعیت را در خود تقویت کنیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۳۲
جواد صیافی

گفتگوی نه چندان دوستانه میان رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی و نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، هرچند در ظاهر تداعی کننده توجه به اهمیت کتابخانه و کتابداران است ولی بازنده اصلی این صدور بیانیه‌ها دقیقا کتابداران و امور مربوط به کتابخانه‌های عمومی هستند. بحث قدیمی و تکراری معیشت کتابداران، به عنوان قشر مظلومی که هیچ نام و نشانی از آن‌ها حتی در افکار عمومی یافت نمی‌شود به نظر تنها شبیه به یک بازی می‌ماند به طوریکه در تمام عمر نهاد کتابخانه‌ها، راه به جایی نبرده و گویی کم اهمیت‌ترین مسئله جامعه فرهنگی کشور است.

بر حسب قاعده باید از نماینده مجلس که پیگیر مطالبات و حق و حقوق کتابداران است تشکر کرد کمااینکه ایشان از ابتدای حضورش در مجلس شورای اسلامی بارها به شکایات مطرح شده کتابداران اشاره نمودند ولی اینکه در جایگاه یک مسئول تنها به پیگیری کلامی بسنده کرده و زحماتش بیش از اینکه جنبه عملی داشته باشد به مثابه تبلیغ و نمایش می‌ماند، محل تردید است.
در مقابل هرچند در این زمینه انتظار از نهاد نیز بیشتر است با این وجود نمی‌توان منکر اشکال در قانون تاسیس این مجموعه و محدودیت‌های قانونی موجود شد به طوریکه تنها راهی که پیش پای مسئولین نهاد برای احقاق حقوق کتابداران گذاشته شده، رایزنی با نمایندگان مجلس می‌باشد که قدرت اجرایی هم ندارند. اینگونه می‌شود که باید تنها نظاره‌گر بحث و جدل میان مسئولینی بود که شناخت کافی از وضع خدمتگذاران فرهنگ ندارند.
شاید بتوان گفت که نهاد کتابخانه‌ها به مانند فرزند کوچک یک خانواده از هم گسیخته می‌باشد که هیچ یک از طرفین مسئولیت او را عهده‌دار نمی‌شود مگر زمان ارائه آمار و محاسبه بازخورد که چندین قیم و دایه مهربان‌تر از مادر پیدا می‌کند.
قضاوت آنچه گذشته و از پشت پرده آن خبر نداریم، باشد برای مطلعین، و تنها آنچه در ظاهر مشاهده می‌شود را بیان می‌کنیم و اکنون که بحث کتابداران داغ است به اتفاقات مثبت برای آینده نهاد امید داریم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۰:۴۸
جواد صیافی

 

خوب: شما روزتان را با کتاب آغاز و با کتاب به پایان می‌رسانید و محور اصلی فعالیت شما حجم گسترده‌ای از کتاب می‌باشد. از نگاه فرهیختگان واقعی و افرادی که معیارهای انسانی دارند،فرد محترمی به شمار می‌روید کما اینکه با این معیار دیگران نیز اینگونه‌اند. شما گنجینه‌ای از دانش بی‌انتها هستید که گذشته، حال و فردا را در خود دارید. آغاز و پایان دانش را می‌شناسید و بر فراعلم که همان علم اطلاعات است اشراف دارید. حد آگاهی یعنی شناخت و شناخت یعنی بنمایه کتابدار. شما با افتخار یک کتابدار هستید.
بد: شما به خاطر شغل‌تان ستایش می‌شوید، چرا که با جامعه کتاب گریزی روبرو هستیم و شما چندان مشغله‌ای ندارید. در اجتماعات با عنوان شغلی‌تان شناخته نمی‌شوید حتی در یک شهر یا روستای کوچک؛ پس هیچ امتیاز اجتماعی هم برای شما وجود ندارد. حقوق‌تان آب باریکه است و مزایا اصلا نیست. خواسته‌های حرفه‌ای از شما باری به هر جهت است و خواسته‌های شما از حرفه، بی‌نتیجه. هیچ، سرانجام تمام دانشی‌ست که در راه اعتلای فرهنگ به کار بستید و چه قَدر حریفی‌ست بد‌فرهنگی. خسته اما امیدوار که شاید یک نفر از این درگاه دانش گذشته، حال و فردایش ساخته شود و این یعنی دانش نافع.
زشت: حسرت کسب و کار دیگران را دارید چرا که نه مقبول جامعه هستید و نه جیبتان پر. پس از رتق و فتق امور روزانه یا چرت می‌زنید یا تا پایان زمان مقرر به هرزگردی می‌پردازید. علم اطلاعات یعنی گوگل و تمام شناخت‌تان از  مجموعه بسته به سامان است. اینترنت یعنی همه چیز. شما هیچ ندارید؛ نه دانش، نه رضایت شخصی و نه وجهه اجتماعی و شما فقط یک کتاب دار هستید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۹ ، ۰۲:۲۹
جواد صیافی

تعداد کتابخانه های عمومی در کشور هر چند که همچنان به نسبت استاندارد جهانی قابل قبول نمی‌باشد و به گفته منابع معتبر برای رسیدن به این استاندارد باید ارتقای پنج برابری داشته باشیم، با این وجود نباید کیفیت را فدای کمیت کنیم.

بر اساس اطلاعات موجود حداقل در شهرهای بزرگ، اگر به لحاظ نسبت فضای کتابخانه‌ای به جمعیت، شرایط خوبی نداشته باشیم، چندان هم اوضاع بدی نداریم ولی اشکال اساسی در خدمات دهی عمومی و جذب مخاطب است که این چنین با ضعف فرهنگی و حد پایین سرانه مطالعه روبرو هستیم. خدمات‌دهی و جذب مخاطب را باید الویت اصلی وظایف کتابخانه‌های عمومی دانست و به تبع آن طرح و برنامه شکل‌گیری تا خط مشی فعالیت‌ها را تدوین نمود. متاسفانه آنچه می‌بینیم با آنچه باید بسیار متفاوت است به طوریکه:

1. مکان اغلب کتابخانه‌های عمومی به لحاظ دسترسی، آرامش محیط و مَعبر بودن با استانداردها بسیار فاصله دارد. به عنوان مثال، معمولا کتابخانه‌های عمومی در ایران، جنب یا داخل پارک‌ها قرار گرفته‌اند که به لحاظ بصری و دسترسی موقعیتی ایده‌آل به نظر می‌رسد در صورتی که پارک در شرایط استاندارد و سالم قرار داشته باشد که متاسفانه اکثر پارک‌ها از نظر سلامت اجتماعی و فرهنگی زیر خط فقر می‌باشند. این چنین نیز هست که زمین‌های واگذاری شده جهت احداث کتابخانه، زمین‌های با ارزشی نیستند که اگر بودند به کتابخانه‌ها اختصاص نمی‌یافتند. البته نباید در این مورد از بودجه بسیار ناچیز نهاد کتابخانه‌های عمومی غافل شد.

2. طراحی و معماری کتابخانه‎‌ به لحاظ استفاده مفید از تمامی فضا، جاگیری بخش‌های مختلف، استفاده از نور طبیعی و بسیاری از موارد دیگر، دور از اصول معماری و کتابداری می‌باشد. متاسفانه جدا از اختصاص زمین در مکان‌های نامناسب، بسیاری از کتابخانه‌های عمومی در ساختمان‌هایی که با نیت کتابخانه طراحی و ساخته نشده است شکل گرفته‌اند که در صورت طراحی هدفمند با نظر مهندسین معمار و متخصصین کتابدار، نتیجه به شکل  محسوسی متفاوت خواهد بود. در حال حاضر ساختمان کتابخانه و خدمات جنبی کتابخانه‌ای در فضای بیرونی و قابل مشاهده، که خود یکی از جذابیت‌های کتابخانه باید ‌باشد، به دست فراموشی سپرده شده است.

3. نتیجه‌ مبنا قرار دادن استانداردهای جهانی به لحاظ فضای کتابخانه‌ای نسبت به جمعیت، تحت تاثیر قرار گرفتن کیفیت برای رسیدن به کمیت است. قطع به یقین، هرچه به فضا، منابع و خدمات فرهنگی کتابخانه اهمیت آماری دهیم به همان نسبت از ثمره مستند و معتبر فاصله می‌گیریم. در شرایط مالی کنونی، هزینه‌های مصرفی، هزینه خرید و نگهداری زمین و ساختمان و هدر دادن نیروی انسانی در کتابخانه‌هایی که با استقبال کمی مواجه هستند، یک اشتباه اقتصادی نابخشودنی می‌باشد.

در واقع می‌توان در هر شهر تعدادی از کتابخانه‌هایی که استقبال کمی از آن‌ها می‌شود و به نوعی بدون کارایی لازم تنها هزینه‌‌ساز هستند را تعطیل و هزینه‌های صرفه جویی شده و نیروی انسانی آن‌ها را در کتابخانه‌های مهم‌تر به کار گرفت. بدین ترتیب و باتوجه به شرایط بودجه‌ای، از کمیت کاسته و به کیفیت افزوده‌ایم و تعداد بالای کتابخانه‌های متوسط و ضعیف را به تعداد کمتر کتابخانه‌های استاندارد با خدمات‌دهی اصولی تبدیل کرده‌ایم.

در نظر داشته باشیم آمار تنها کارکرد آماری دارد، نه نتیجه‌ی کاربردی. استفاده از اعداد و ارقام زمانی مفید است که در جهت رونق کسب و کار و حرفه و هدف از پیش تعیین شده آن باشد نه اینکه تمام فعالیت‌ها و برنامه جهت بهبود اعداد و ارقام.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۹ ، ۱۱:۴۸
جواد صیافی

علوم کتابداری و اطلاع رسانی یا علم اطلاعات و دانش شناسی به مجموعه آموزش‌ها، مطالعات، روش‌ها و تکنیک‌ها در جهت پیشبرد شیوه‌های گوناگون گردآوری، سازماندهی، بازیابی و اشاعه اطلاعات اطلاق می‌شود. دو عنوان "علوم کتابداری و اطلاع رسانی" و "علم اطلاعات و دانش شناسی"  که در ادامه آن‌ها را "کتابداری" و "علم اطلاعات" نام می‌بریم، به لحاظ کاربردی و اصول حرفه‌ای تفاوتی ندارند و تنها در محدودیت یا گستردگی مفاهیم به کار رفته متفاوت می‌باشند، بدین ترتیب که علم اطلاعات مفهوم گسترده‌تری را به نسبت علوم کتابداری القا می‌کند و در مقابل اطلاع رسانی همین شرایط را در قیاس با دانش شناسی دارا می باشد. البته لازم به ذکر است آنچه درباره مفهوم عناوین ذکر شد، براساس تعریف جامع این علم قابل اعتنا نمی‌باشد و تنها ممکن است اشکال شناختی در تصور عموم ایجاد کند. بدین منظور که کتاب در کتابداری به مانند مفهوم کلی‌تر یعنی "علم اطلاعات"، صرفا به منزله نوع چاپی و مجلد اطلاعات نمی‌باشد و تمام منابع اطلاعاتی اعم از چاپی، برخط، الکترونیک، صوتی و... را شامل می‌شود.

تعریف کتابداری که پیشتر ذکر شد، متشکل از عناصر مهمی است که هسته اصلی این حرفه را تشکیل می‌دهند و اثر بخشی آن در گرو رعایت اصولی این عناصر می‌باشد که به ترتیب مختصر توضیح هریک از این عناصر بیان خواهد شد.

_ آموزش پیوسته

در ابتدا کتابداری را مجموعه ای از آموزش‌ها، مطالعات، روش‌ها و تکنیک‌ها بیان کردیم. این بدان معناست که کتابداری بیش از هر حرفه دیگری نیاز به تحرکات فکری و اطلاعاتی دارد و مهم‌ترین اصل در آن به روز بودن و حداقل شناخت از علوم نوین و تغییرات نوین علوم می‌باشد. کتابدار وظیفه دارد پیوسته بیاموزد و آموزه‌هایش را در جهت پیشبرد اهداف کتابداری که همان گردآوری، سازماندهی، بازیابی و اشاعه اطلاعات است به کار گیرد.

_ گردآوری

یک مجموعه اطلاعاتی نیازمند شناخت کامل از جامعه هدف و مخاطب، آینده‌نگری، به روز بودن و حتی مدیریت مالی با در نظر گرفتن محدودیت‌ها و خط وخطوط قانونی می‌باشد و ساده انگاری در این زمنیه، رکود بهره‌وری مجموعه را در پی خواهد داشت. مخاطبین هر مجموعه اطلاعاتی از پیش، تعیین شده است که می‌تواند عمومی و یا تخصصی باشد. در نتیجه منابع اطلاعاتی باید متناسب با نیاز اطلاعاتی و سلیقه مخاطبان تهیه و گردآوری شود.

_ سازماندهی

در یک سفر که مسافت زیادی را در پیش دارید قطعا بدون آگاهی قبلی از مسیر منجر به مقصد و استعانت از علائم راهنمایی، یا سفری بدون سرانجام خواهید داشت و یا زمان زیادی در پی آزمون و خطای مسیر از دست خواهید داد. وجود خط مشی واحد جهت نظم بخشیدن به منابع و به تبع آن مشخص نمودن راه‌های دسترسی الزامی بوده و بدون شک بهره‌برداری و استفاده از مجموعه گردآوری شده که هیچگونه نظمی در آن به کار نرفته است، غیر ممکن خواهد بود. سازماندهی منابع اطلاعاتی دقیقا نقش راه‌سازی و نصب علائم راهنمایی در یک مسیر ناشناخته را ایفا می‌کند و هرچه این مسیر بر اصول منطبق باشد، دسترسی سادهتر و اثر بخش‌تر خواهد بود. در ابتدا سازماندهی منابع بر پایه اصول زیبایی‌شناسی یا به زبان ساده‌تر بر اساس قطع کتاب‌ها صورت می‌گرفته است. پس از آن بوده که ترتیب موضوعی در راستای تسهیل بهره‌وری مطرح و دانشمندان هریک، علوم را به شیوه‌ای دسته‌‌بندی نمودند. در کل سازماندهی در شکل ساده، به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که امکان دسترسی مخاطب و کتابدار را به منابع مختلف بدون هرزگردی و اتلاف وقت فراهم می‌کند و شامل شناسایی موضوع و فحوای منبع، رده بندی، جا نمایی و ارائه علائم راهنمایی و معرفی می‌باشد. ابتدایی‌ترین و در عین حال ضروری‌ترین اقدامات در سازماندهی منابع، فهرست‌نویسی و رده‌بندی و نصب نشانه بازیابی بر روی منبع اطلاعاتی می‌باشد.

_ بازیابی

دستیابی مجدد و یافتن اطلاعات مورد نیاز، یک مهارت و تکنیک قابل بحث و نیازمند آموزش در کتابداری و مدیریت مجموعه‌های اطلاعاتی می‌باشد. شاید در وهله اول تصور یافتن منابع و ارائه خدمات اطلاعاتی به نیازمندان حوزه‌های موضوعی مختلف، چندان دشوار تصور نشود، اما یکی از حیاتی‌ترین رفتارهای کتابدار است که باید با حوصله، آرامش و نهایت تمرکز صورت پذیرد تا ضمن شناسایی صحیح نیاز اطلاعاتی مراجعه کننده اقدام به رفع کامل آن نموده و او را جهت مراجعات آتی نیز ترغیب نماید. این نکته حائز اهمیت است که همواره آنچه از گفتار مراجعه‌کننده بر می‌آید، نشان دهنده نیاز واقعی وی نیست و در بسیاری از موارد یک گفتگوی هرچند کوتاه جهت رسیدن به خواسته حقیقی و اصلی مُراجع ضروری می‌باشد.

_ اشاعه اطلاعات

هدف غایی تمام فعالیت‌های کتابداری، اشاعه اطلاعات (صحیح) و گسترش آن به شکل کاربردی در جهت رفع نیازهای مرتبط می‌باشد. دلیل حضور مراجعه‌کننده به یک مرکز اطلاع‌رسانی (کتابخانه)، می‌تواند سرگرمی و فراغت، علمی و پژوهشی و یا نیاز به افزایش مهارت در یک حوزه موضوعی به هر دلیلی باشد، در نتیجه کارکنان مراکز اطلاع‌رسانی با آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی، نیازمندان اطلاعات را به سمت دانش مقتضی از منابع معتبر سوق می‌دهند و بهبود معرفت و بینش جامعه هدف را نقطه آرمانی فعالیت خود می‌دانند.

با توجه به آنچه بیان شد نقطه آغاز و پایان یک فعالیت کتابداری که به ترتیب گردآوری و اشاعه اطلاعات، مشخص گردید. در مورد آموزش پیوسته این توضیح لازم است می‌توان از آن به عنوان پیش‌نیاز حرفه کتابداری نام برد. در واقع آموزش و دانش‌افزایی مستمر یک کتابدار شاید در ظاهر به طور مستقیم تاثیر بر روند مجموعه فعالیت او نداشته باشد و تنها به خودش مرتبط باشد اما تاثیر غیرمستقیم آن اگر بیشتر از سایر موارد نباشد، کمتر نخواهد بود و بدون شک کلیت فعالیت‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی نتیجه آموزش مستمر کتابدار می‌باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۲۷
جواد صیافی

ما...

زبان‌مان را به بدترین شکل ممکن پاس می‌داریم. عدم مطالعه یا به بیان بهتر مطالعه صحیح، کسب آموزش‌ها از فضای مجازی، اصرار بر نوشتن، بدتر از آن کوتاه نوشتن و فاجعه‌بارتر محاوره نوشتن بدون اصول و البته عدم استفاده از علائم نگارشی و شناخت صحیح آن، شکل بدی از زبان نوشتاری را مقابل دیدگان خواننده نمایش می‌دهد که برای مطالعه یک متن ساده باید زمان زیادی را صرف درک فحوای آن نمود.

ما...

مقاومت عجیبی در مقابل یادگرفتن و پذیرفتن نیاز به آموزش داریم و در مقابل با خواندن چند خط از هر نابجایی، نویسنده و دانشمند نهفته درونمان برمی‌خیزد و تراوشات ذهنی‌مان را بر روی صفحات مجازی تخلیه می‌کنیم. چه غم‌انگیز که هنوز از جای قرار گرفتن برخی حروف ربط در زبان محاوره و رسمی بی‌خبریم و با چه اعتماد به نفسی دست به تاچ (قلم) می‌شویم.

در برخی منابع باسواد شخصی با توانایی خواندن و نوشتن متون ساده تعریف شده است و بر همین اساس جمعیت قابل توجهی از مردم ما باسواد تلقی می‌شوند، فارغ از اینکه مهارت نادرست خواندن و کنار هم گذاشتن حروف نباید سواد محسوب شود.

ما...

و تعداد زیادی از "ما" در مکالمات و مکاتبات روزمره اشتباهاتمان را بخشی از خلاصه و ساده‌نویسی می‌دانیم.

برای زبان محاوره‌ گفتارمان را بدون توجه به قواعد، به نوشتار تبدیل می‌کنیم و برای زیباتر شدن آن افعال را رسمی به کار می‌بریم و چه خوشحالیم از این سیاهه‌برداری‌های مجازی.

مسئله زبان "پارسی" یا "فارسی" نیست؛ چه اینکه در تمام زبان‌های رایج دنیا کلمات و اصطلاحات بیگانه وجود دارد و بین عموم کاربرد.

مشکل املا، نگارش و خوانش صحیح است.

و ای کاش به همان فینگلیش بسنده کنیم و بیش از این با بی‌سوادی‌مان به زبان مادری که شناسنامه فرهنگی، تاریخی و انسانی ماست لطمه نزنیم.

پ.ن. اولین ضربه و شاید مهلک‌ترین آن را همین املای فینگلیش به ادبیات و نگارش ما زد و آغاز آن با شروع به کار اولین پیام‌رسان‌ها همراه بود.

پ.ن.2. اینستاگرام و توییتر پر است از شبه باسوادان حراف مثل من.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۹ ، ۱۳:۲۰
جواد صیافی

با گذشت حدود چهار ماه از شیوع بیماری کرونا، کتابخانه های عمومی که از ابتدای این همه گیری تعطیل شدند، هنوز به مرحله ارائه خدمات حضوری نرسیدند. با این وجود تعطیلی کتابخانه ها و ارائه خدمات غیر حضوری بدون پیش زمینه لازم هم، تاثیر منفی چشمگیری نداشته و فارغ از بی مکانی عده ای پشت کنکوری، نگرانی اعضایی که پیش از شیوع کرونا کتاب به امانت برده اند بابت جریمه های دیرکرد و البته دلتنگی اندک افرادی که با منابع کتابخانه های عمومی انس گرفته اند، دلیلی برای بازگشایی تا نابودی کامل کرونا وجود ندارد؛ در مقابل چه بسا عدم خدمات حضوری، بخش های خالی ردیف بودجه ای نهاد را پر کند. بدین صورت که با تعطیلی کتابخانه ها مصرف آب، برق،گاز و صد البته تلفن به صفر رسیده (البته در حال حاضر هم این هزینه ها صورت می گیرد و هم خدمات ارائه نمی شود) و این هزینه ها که در اکثر کتابخانه ها چند برابر درآمد آنها از حق عضویت می باشد، در خزانه نهاد جهت پرداخت حقوق کارمندان پس انداز می شود.

شاید رویه تا این اندازه سیاه نباشد، با این وجود باید واقعیت ها را بیان و درک کنیم تا حداقل خاکستری شویم و بمانیم. واقعیت این است که کتابخانه های عمومی جایگاه نه مهم، که متوسطی هم در امور و برنامه های فرهنگی کشور ندارد و اینگونه به نظر می رسد که بود و نبود آن جز در مواردی که پیشتر بیان شد خللی در روند فرهنگی کشور و کم و زیاد سرانه مطالعه وارد نکند.

بدون تعارف، یا از ابتدا اصول کتابداری و مدیریت کتابخانه را نمی شناختیم یا مدت هاست آن را فراموش کرده ایم، که اینگونه دست به دامان فعالیت هایی شده ایم که تنها به زیست نباتی کتابخانه منجر می شود.

"سیاه می بینیم، باشد که خاکستری شود."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۴۰
جواد صیافی

اکنون دیگر با وجود فضای خوش رنگ و لعاب مجازی، کتاب خواندن و علاقه‌مند شدن به کتاب در زمره دشوارترین فعالیت‌ها می‌باشد.
آیا جذابیت کتاب کمتر از فضای مجازی‌ست؟
آیا واقعا فرصت مطالعه نداریم یا علاقه به آن؟
بسیاری از ما قادر هستیم تا زمان از دست رفتن کامل بینایی هرزگردی را ادامه دهیم، در مقابل هنگام مطالعه، به میانه‌های مقدمه ناشر که می‌رسیم وزنه‌ای چند کیلویی بر پلک‌هایمان حس می‌کنیم. 
۱. بدون شک فضای مجازی به دلیل تنوع‌، دسترسی آسان، اطلاعات اجمالی و امکان دسترسی سریع به عناوین مورد علاقه جذابیت فراوانی دارد و قطعا زمانی که پای علاقه شخصی به میان باشد، قادر هستیم شبانه‌روز را سی‌وشش ساعته کنیم؛ در حالیکه در بیشتر مواقع نه تنها دریافتی مفیدی از این فضا نداریم، که شاید به تخریب اندک داشته‌هایمان هم بینجامد.

شهاب حسینی

۲ .اصولا ما به این دلیل که نیازهای اطلاعاتی‌مان را در همان فضای مجازی رفع می‌کنیم و خواندن رمان، داستان، شعر و به طور کلی آثار ادبی را بیهوده می‌دانیم نیازی به مطالعه حس نمی‌کنیم. در صورتیکه درصد بالایی از اطلاعات موجود در اینترنت فاقد ارزش اطلاعاتی و کاربردی می‌باشند. در مورد آثار ادبی هم اگر کاملا بی‌هدف مطالعه کنیم باز هم خالی از لطف نخواهد بود و قطعا چیزهایی هرچند کوچک خواهد داشت که بیاموزیم.
 ۳. مطالعه صرفا خواندن کتاب به شکل سنتی، آن هم کتاب‌هایی که همه می‌پسندند نیست. امروزه به راحتی می‌توانید در تلفن همراه خود به اندازه یک کتابخانه عمومی بزرگ ولی شخصی‌سازی شده، کتاب صوتی و الکترونیک همراه داشته باشید. بدون شک کتاب صوتی همان کارکرد کتاب چاپی را دارد با جذابیت‌های منحصر به فرد، البته به شرط استفاده صحیح.
۴. مطالعه صرفا خواندن کتاب نیست. لازم است قبل از هر چیز علائق خود را بشناسید. در این صورت روزنامه، مجله، مطالب اینترنتی و ... هم به شرط تایید صحت اطلاعات، می‌تواند مفید باشد. 
مهم این است که در زمینه مورد علاقه خود اطلاعات کافی و وافی داشته باشیم و از اظهار نظر در سایر موضوعات جدا خودداری کنیم و یادمان باشد شنونده بودن می‌تواند بسیار آموزنده و البته لذتبخش باشد.
پ.ن. ۱. کتاب صوتی را جدی بگیرید؛ جذابیت و همراه بودن آن فوق‌العاده‌ست.
پ.ن.۲. تنها نتیجه هرزگردی این جمله است: "امروزم گذشت".
پ.ن.۳. ارتباط معکوس تصویر و متن در جذابیت آن‌ها می‌باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۵۱
جواد صیافی

آنچه برای ما مهم نیست، در نتیجه برای دیگران هم، مهم نیست که مهم هست؛
واقعیت اینست که ما تنها برخی از قراردادها و کنوانسیون‌های مرتبط با مالکیت فکری (کپی رایت) بین‌المللی را پذیرفته‌ایم که آن هم در عمل نادیده گرفته می‌شود.
البته قانون داخلی هم داریم که فقط داریم که داشته باشیم.
می‌گویند رعایت این قانون برای کشور هزینه دارد؛ چرا که دیگر نمی‌توانیم آثار علمی را رایگان ترجمه و استفاده کنیم. خب، در مقابل دیگران هم می‌توانند از برخی دستاوردهای ما به رایگان استفاده کنند. در نتیجه از نگاه غیر‌حرفه‌ای (نگاه خود نویسنده)، بود و نبود این قانون یک بازی دو سر باخت است ولی باید این را هم در نظر بگیریم که سرقت ادبی و هنری تفاوتی با بالا رفتن از دیوار مردم ندارد و دزدی در هر مرامی نکوهیده است.
اگر بامفهوم مالکیت فکری آشنا نیستید به طور ساده حمایت از مالکیت شما بر ایده‌های منحصر به فردتان را مالکیت فکری گویند. ایده جدید می‌تواند در زمینه‌های مختلف هنری، ادبی، صنعتی و... باشد.
پس اگر روزی نوشته‌ها، اختراعات یا آثار هنری‌تان را به نام خودتان ثبت کرده باشید و شخص دیگری آن را به نام خودش منتشر کرد، شما حق شکایت خواهید داشت ولی امید به نتیجه، هرگز.

پ.ن. تصویر این پست به دلیل عدم ذکر منبع به صورت غیر قانونی استفاده شده است. پس فقط حرف می‌زنم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۰۱
جواد صیافی