به اینکه وضعیت علاقهمندی به رشته و شغل کتابداری در کشورهای توسعه یافته در چه شرایطی قرار دارد و اصلا جزو مشاغل مورد علاقه آنها محسوب میشود یا نه، کاری نداریم ولی آنچه در جامعه ما به وضوح قابل مشاهده است، گرایش اغلب دانشآموزان به رشته های اسم و رسمدار پزشکی و مهندسی بوده که آمار و ارقام ورودی دانشگاه ها نیز موید این مطلب میباشد؛ در این شرایط اگر تنها رشتههای مهندسی را در نظر بگیریم و سایر رشتهها را حذف کنیم، باز هم جایگاه کتابداری در بین محبوبترین رشتهها، حتی دو رقمی هم نخواهد بود؛
اما روی دیگر ماجرا محبوبیت کتابداری در بین خود کتابداران و دانشجویان کتابداری است که متاسفانه به قدری کاهش یافته که اگر ذرهای علاقه و امید به این رشته داشته باشید دچار یاس فلسفی خواهید شد؛ پس این محبوبیت حتی در بین دانش آموختهها و شاغلین هم یافت نمیشود؛
حال اگر بخواهیم بسیار کوتاه و کلی دلیلی بر این مشکل بیان کنیم (قطعا سخن از مشکلات نیاز به مقاله ای چند ده صفحه ای دارد) وظایف و حیطه فعالیت کتابداران، و اهداف دانشجویان کتابداری که در حال حاضر کاملا نادرست، تعریف و یا برداشت شده ابتداییترین خشتهای دیوار کج کتابداری در ایران میباشند که جامعه را هم به اشتباه انداخته است و باید پیش از رسیدن به ثریا اقدام به مرمت آن نمود.
باید این واقعیت را بپذیریم که در نبود کتابداران کوچکترین خللی در روند فعالیت کتابخانهها به وجود نخواهد آمد و آنچه ما از آن با عنوان تخصص یاد میکنیم، توسط مراجعین با کمترین آموزش میسر خواهد شد و قطعا ما نگهبانان کتاب خوبی هستیم.
پ.ن.۱. هرکسی میتونه کتاب داشته باشه ولی نمیتونه کتابدار باشه حتی اگه مدرک تحصیلی و شغلش کتابداری باشه؛
پ.ن.۲. میزان محبوبیت و شناخت جامعه از شغل کتابداری رو میتوان به راحتی با پرس و جو از اطرافیان درک کرد؛
پ.ن.۳. بدون شک کتابخانهها زیر مجموعه سازمان فنی و حرفهای نیستند.